loading...
کـــــاریـــزمــــــــــات
آخرین ارسال های انجمن
نوید شتابی فرد بازدید : 572 1390/07/04 نظرات (1)

فتم باغ وحش از نگهبانه میپرسم ببخشید آقا قفس شیرا کجاست ؟ میگه بازدید
کننده ای ؟پَـــ نَ پَــــ نه از اقوامشون هستم اینورا کاری داشتم گفتم
سری بهشون بزنم

از تو حموم به مامانم می گم یه صابون بده میگه: مگه صابون نیست؟ میگم
پـَـَـ نَ پـَـَــــ تعدادمون زیاده میترسم یه وقت کم بیاد!!!!

اومدم در
یخچالو باز میکنم دنبال غذا مامانم میگه گشنته؟
پَـــ نَ پَــــ اومدم ببینم کی هی چراغ این تو رو خاموش روشن می کنه!

سر جلسه امتحان به جلوییم میگم سوال ۳ رو بلدی؟! میگه آره می خوای!؟
میگم پَـــ نَ پَـــ نگرانت بودم میخواستم اگه ننوشتی بت بگم!!!

دوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟ میگم : تو رژیمم … میگه رژیم لاغری
؟! …پَـــ نَ پـَـــ رژیم صهیونیستی

رفتم پیش مامان بزرگم میگم خسته نباشى ننه دارى بافتنى میبافى؟
میگه پَــ نَ پَـــ دارم سبزه گره میزنم بختم باز شه یکى بیاد بگیرتم!!!

تو دستشویی سوسک بود با مگس کش کشتمش جنازشو ورداشتم ببرم بندازم
بیرون.خواهرم بین راه نگاه میکنه میگه کشتیش؟
پـَـَـــ نــه پـَـَـــ , تو دستشویی خوابش برده بود دارم میبرمش تو
رختخوابش بخوابه

به دوستم میگم دیشب تو کرمان یه پسره بنزین ریخته سرش خودشو تو خیابون اتیش زده…
میگه سوخت؟!
پَـــ نَ پَـــ یه جون گرفت رفت مرحله بعد !

دزد اومده خونمون همه جا رو بهم ریخته … ۲ تا فرشمونو برده …
زنگ زدیم پلیس اومده میگه خونتون دزد اومده؟
پـَــــــــ نَ پَــــــــ می خواستیم تغییر دکور بدیم گفتیم شما هم
بیاین نظر بدین !

رفتیم رستوران … میگم ۲ تا جوجه لطفا
میگه جوجه کباب؟
پَ نه پَ ازین جوجه رنگیا … یه قرمز بدین یه سبز

نوید شتابی فرد بازدید : 1043 1390/07/02 نظرات (0)

یادی از خاطره های کتاب های ابتدایی قدیمی بمناسبت فرا رسیدن مهرماه :72:

 

در ادامه...

.

.

.

.

.

.

حسني به روايت امروزي... :-shad

 

حسنی نگو جوون بگو
علاف و چش چرون بگو

موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه
نه سیما جون ،نه رعنا جون

نه نازی و پریسا جون
هیچ کس باهاش رفیق نبود

تنها توی کافی شاپ
نگاه می کرد به بشقاب !

باباش می گفت : حسنی می ری به سر بازی ؟
نه نمی رم نه نمی رم

به دخترا دل می بازی ؟!
نه نمی دم نه نمی دم


گل پری جون با زانتیا
ویبره می رفت تو کوچه ها

گلیه چرا ویبره میری ؟
دارم میرم به سلمونی

که شب برم به مهمونی
گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین

یه کمی به من سواری می دی ؟!
نه که نمی دم

چرا نمی دی ؟
واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم وزرنگم

اما تو چی ؟
نه کا رداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ، زبون دراز ،واه واه واه


در واشد و پریچه
با ناز اومد توو کوچه

پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟
مامان پری ،از اون بالا

نگاه می کرد توو کوچه را
داد زد وگفت : اوی ! بی حیا

برو خونه تون تورا بخدا
دختر ریزه میزه

حسابی فرز وتیزه
اما تو چی ؟

نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه

نازی اومد از استخر
تو پوپکی یا نازی ؟

من نازی جوانم
میای بریم کافی شاپ؟
نه جانم

چرا نمی ای ؟
واسه اینکه من صبح تا غروب ،پایین ،بالا ،شمال ،جنوب ،دنبال یک شوهر خوب

اما تو چی ؟
نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه


حسنی یهو مثه جت
رسید به یک کافی نت

ان شد ورفت تو چت رووم
گپید با صدتا خانووم!

هیشکی نگفت کی هستی ؟
چی کاره ای چی هستی ؟

تو دنیای مجازی
علافی کرد وبازی

خوشحال وشادمونه
رفت ورسید به خونه

باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام

چاهارتا شرعن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام

حسنی اومد موهاشو
یه خورده ابروهاشو

درست وراست وریس کرد
رفت و توو کوچه فیس کرد

یه زن گرفت وشاد شد
زی ذی شد و دوماد شد

:chakerim:

 

نوید شتابی فرد بازدید : 524 1390/07/02 نظرات (0)

 

 

داستانی از ناپلئون

به هنگام اشغال روسیه توسط ناپلئون دسته ای از سربازان وی ، درگیر جنگ شدیدی در یکی از شهر های کوچک آن سرزمین زمستان های بی پایان بودند که ناپلئون به طور تصادفی ، از سربازان خود جدا افتاد .

گروهی از قزاق های روس، ناپلئون را شناسایی کرده و تا انتهای یک خیابان پیچ در پیچ او را تعقیب کردند . ناپلئون برای نجات جان خود به مغازه ی پوست فروشی ، در انتهای کوچه ی بن بستی پناه برد . او وارد مغازه شد و نفس نفس زنان و التماس کنان فریاد زد : خواهش می کنم جان من در خطر است ، نجاتم دهید . کجا می توانم پنهان شوم  ؟

پوست فروش پاسخ داد عجله کنید . اون گوشه زیر اون پوست ها قایم شوید و ناپلئون را زیر انبوهی از پوست ها پنهان کرد . پس از این کار بلا فاصله قزاق های روسی از راه رسیدند و فریاد زدند :  او کجاست ؟ ما دیدیم که وارد این مغازه شد . علی رغم اعتراض پوست فروش قزاق ها تمام مغازه را گشتند ولی او را پیدا نکردند و با نا امیدی از آنجا رفتند. مدتی بعد ناپلئون از زیر پوست ها بیرون خزید و درست در همان لحظه سربازان او از راه رسیدند .

پوست فروش به طرف ناپلئون برگشت و پرسید : باید ببخشید که از مرد بزرگی چون شما چنین سوالی می کنم اما واقعا می خواستم بدونم که زیر آن پوست ها با اطلاع از این که شاید آخرین لحظات زندگی تان باشد چه احساسی داشتید ؟

ناپلئون تا حد امکان قامتش را راست کرد و خشمگینانه فریاد کشید : با چه جراتی از من یعنی اپراطور فرانسه چنین سوالی می پرسی؟

محافظین این مرد گستاخ را بیرون ببرید، چشم هایش را بسته و اعدامش کنید. خود من شخصا فرمان آتش را صادر می کنم .

سربازان پوست فروش بخت برگشته را به زور بیرون برده و در کنار دیوار با چشم های بسته قرار دادند . مرد بیچاره چیزی نمیدید ولی صدای صف آرایی سربازان و تفنگ های آنان که برای شلیک آماده می شدند را می شنید و به وضوح لرزش زانوان خود را حس می کرد . سپس صدای ناپلئون را شنید که گلویش را صاف کرد و با خونسردی گفت : آماده ….. هدف …..

با اطمینان از این که لحظاتی دیگر این احساسات را هم نخواهد داشت، احساس عجیبی سراسر وجودش را فرا گرفت و به صورت قطرات اشکی از گونه هایش سرازیر شد. سکوتی طولانی  و سپس صدای قدم هایی که به سویش روانه میشد… ناگهان چشم بند او باز شد. او که از تابش یکباره ی آفتاب قدرت دید کاملی نداشت ، در مقابل خود چشمان نافذ ناپلئون را دید که ژرف و پر نفوذ به چشمان او می نگریست.

سپس ناپلئون به آرامی گفت : حالا فهمیدی که چه احساسی داشتم؟

 

 

7 غذای مفید و مهم برای زنان

 

اولین قدم برای انتخاب رژیم سالم، خوردن انواع مواد غذایی و به مقدار متعادل است.

تحقیقات صورت گرفته نشان می‌دهد كه مصرف این 7 مواد غذایی بیماری‌های قلبی، سرطان سینه و پوكی استخوان را از زنان دور می‌كند.

1-‌ گوجه فرنگی
به گفته محققان مصرف مواد غذایی سرشار از لیكوپن مثل گوجه فرنگی می‌تواند در رفع سرطان سینه و گردنه رحم موثر باشد.

2- بذر كتان
 دانشمندان تركیب‌های مفیدی را همانند چربی‌های امگا 3 و فیبر در بذركتان یافته‌اند. مطالعات انجام شده در كلینیك مایو نشان می‌دهد مصرف 40 گرم بذركتان می‌تواند به كاهش تری گلیسیرید كمك كند. البته پزشكان مصرف بذر كتان در دوران بارداری را پیشنهاد نمی‌كنند.

3- كلم پیچ
 این گیاه خوراكی كه حاوی آنتی اكسیدان‌ها است از چشم محافظت می‌كند و علاوه بر این سرشار از ویتامین C و كلسیم است.

4- ماهی
 مصرف ماهی بخصوص ماهی آزاد بدلیل روغن موجود در آن می‌تواند به رشد جنین در دوران بارداری كمك كند. همچنین ازآنجایی كه درصد بالایی از زنان بر اثر بیماری‌های قلبی جان خود را از دست می‌دهند، خوردن این ماهی می‌تواند در پیشگیری از بیماری‌های قلبی مفید باشد.

5- آب آلبالو
 مصرف آب آلبالو نه به دلیل ویتامین C آن بلكه به دلیل آنتی اكسیدان‌های موجود درآن توصیه می‌شود. آنتی اكسیدان‌های موجود در آب آلبالو می‌تواند از رشد باكتری در دیواره مثانه جلوگیری كند.

6-‌ ماست یونانی (ماست چكیده پرپروتئین)
 خوردن این ماست به دلیل داشتن پروتئین بالا به كاهش وزن و حفظ ماهیچه‌ها كمك می‌كند. همچنین زنان با مصرف این ماست می‌توانند دوران كهنسالی را راحت‌تر بگذرانند.

7- گردو
 مصرف گردو می‌تواند از بروز سرطان سینه و پوكی استخوان جلوگیری كند. مطالعه صورت گرفته نشان می‌دهد كه مصرف روزانه گردو بروز و پیشرفت سرطان سینه را به تاخیر می‌اندازد.

 

 

روزی که "بهار" روی همه را کم کرد!

پدر محمد تقی بهار نیز مانند خود او لقب ملک الشعرایی داشته است. وقتی بهار جوان بعد از مرگ پدر مطرح شد و مدعی عنوان ملک الشعرایی، برخی در قوت طبع شعر او تردید کردند و او را به امتحانی بسیار دشوار مکلف نمودند.

امتحان از این قرار بود که بهار می‌بایست در مجلسی حضور پیدا کند و با واژه‌هایی که به او گفته می‌شد، از خود رباعی بسراید که دربرگیرنده همۀ آن واژه ها باشد.

اولین سری واژه‌ها از این قرار بود:

خروس ، انگور ، درفش ، سنگ

و بهار اینچنین سرود :

برخاست خروس صبح برخیز ای دوست

خون دل انگور فکن در رگ و پوست

عشق من و تو قصۀ مشت است و درفش

جور تو و دل ، صحبت سنگ است و سبوست

سپس واژه های :

تسبیح ، چراغ ، نمک ، چنار

بهار سرود :

با خرقه و تسبیح مرا دید چو یار

گفتا ز چراغ زهد ناید ا نو ا ر

کس شهد ندیده است در کام نمک

کس میوه نچیده است از شاخ چنار


و در آخر:

گل رازقی ، سیگار ، لاله ، کشک

و بهار چنین سرود :

ای برده گل رازقی از روی تو رشک

در دیدۀ مه ز دود سیگار تو اشک

گفتم که چو لاله داغدار است دلم

گفتی که دهم کام دلت یعنی کشک

بهار خود می گوید : در آن مجلس جوانی بود طناز و خودساز که از رعنایی به رعونت ساخته و از شوخی به شوخگنی پرداخته با این امتحانات دشوار و رباعیات بدیهه باز هل من مزید گفته و چهارچیز دیگر به کاغذ نوشت و گفت تواند بود که در آن اسامی تبانی شده باشد و برای اذعان کردن و ایمان آوردن من ، بایستی بهار این چهار چیز را بسراید :

آینه ، اره ، کفش ، غوره

من برای تنبیه آن شوخ چشم دست اطاعت بر دیده نهاده ، وی را هجایی کردم که منظور آن شوخ هم در آن هجو به حصول پیوست و آن این است :

چون آینه نورخیز گشتی احسنت !

چون اره به خلق تیز گشتی احسنت!

در کفش ادیبان جهان کردی پای

غوره نشده مویز گشتی احسنت


 

شادترین شغلهای دنیا کدامند؟

 

براساس نظرسنجی که موسسه ملی تحقیقات دانشگاه شیکاگو انجام داده است، این شغل‌ها در ردیف شادترین شغل‌های دنیا قرار گرفته اند:

آتش نشان: ۸۰‌درصد از آتش نشان‌ها از کار خود به‌شدت راضی هستند، چراکه شغل آنها همواره کمک کردن به دیگران و در بسیاری از مواقع نجات جان دیگران از مرگ حتمی است.

با آنکه همه آتش‌نشانان در طول هفته با خطرات زیادی روبه‌رو هستند اما همین حس کمک به همنوع آنها را راضی‌ترین شاغلان دنیا می‌کند.

فیزیوتراپ: کار این قشر از جامعه هم مستقیما با مردم و کمک به افرادی در ارتباط است که توان کمتری نسبت به دیگران دارند. آنها هم پس از حل مشکل دیگران از کار خود احساس رضایت می‌کنند و در نتیجه از نظر خود شغل خوب و شادی دارند.

نویسنده: هر چند بسیاری از نویسندگان، نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیا، همواره از کم بودن دستمزدها و حقوق خود ابزار ناراحتی می‌کنند اما حس خوب روی کاغذ آوردن ذهنیت‌ها و تفکرات شخصی برای این افراد، شغل نویسندگی را جذاب، دوست داشتنی و حتی شاد می‌کند.

معلم: اگر چشم خود را به روی حقوق ناچیز معلمان ببندید و به دیگر ویژگی‌های معلمی به ویژه ارتباط با بچه‌ها و آموزش درس‌ها و نکات تازه به دیگران فکر کنید، حتما معلمی را شغلی شاد و دوست‌داشتنی می‌یابید.

هنرمند: معمولا وقتی صحبت از روحیه لطیف می‌شود، اولین کسانی که به ذهن می‌آیند، هنرمندان هستند. البته شادی و نشاط هم جزو لاینفک هنر است و در این بین به‌نظر می‌رسد مجسمه‌سازان و نقاشان از همه اقشار هنری شادتر هستند.

روانشناس: این قشر از جامعه وظیفه سنگین و مهمی بر دوش دارند که البته در بسیاری مواقع هم شنیدن مشکلات دیگران به نظر سخت و غم‌انگیز می‌رسد اما روانشناسان چندان این ایده را قبول ندارند، چراکه معتقدند گذاشتن راه‌حل پیش پای کسانی که تا مرز سیر شدن از زندگی هم پیش می‌روند، بسیار لذت بخش و شادی آفرین است.

 

 

غذای مهد کودکی در آلمان (عکس)

 









 

 

نوید شتابی فرد بازدید : 1478 1390/07/02 نظرات (0)

ویلاهای رویایی

تصاویر زیر مربوط به ویلایی است در سواحل مالیبو در کالیفرنیا که 26 میلیون دلار قیمت گذاری شده. این ویلا دارای ساختمانی به مساحت 570 مترمربع، معماری به سبک ایتالیایی با سنگ نما، طراحی داخلی مدرن، چهار اتاق خواب با حمام، همراه با یک استخر بزرگ، تراس 230 متر مربعی در پشت بام محل اقامت و همچنین دارای امکانات بسیاری است که هرکسی آرزوی 1 شب اقامت در آنرا دارد.

ویلای رویایی

 

نوید شتابی فرد بازدید : 724 1390/07/02 نظرات (0)

 

انسان هم مانند دیگر موجودات زنده روی زمین، دارای محدودیت هایی برای زندگی کردن است. برخلاف بسیاری از موجودات، شرایط زندگی انسان بسیار محدود است و نمی توان در بسیاری از شرایط، جان سالم به دربرد. آنچه در ادامه می بینید، بخشی از محدودیت هایی است که بدن انسان را احاطه کرده است.

ادامه دارررررررررررررررررررررررررره بدو ادامه مطلب

نوید شتابی فرد بازدید : 588 1390/07/02 نظرات (0)

هر انساني چه مرد و چه زن از اینکه بهش خيانت بشه متنفره و افراد مختلف با توجه به تربيت اجتماعي شان ,عكس العمل هاي متفاوتي رو نسبت به طرف خيانتكار نشون ميدن .

به تصاوير نگاه كنيد بقيه ماجرا دستگيرتون خواهد شد. (اینو بگم اکثر این شیرین کاری ها کاره خانم ها هستش...) :susel:

 

 

بدو برو آخری رو ببین که زنه چه بلایی سر ماشینه اورده!!!!!

تعداد صفحات : 50

درباره ما
Profile Pic
ثبت شده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 508
  • کل نظرات : 198
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 14
  • آی پی امروز : 49
  • آی پی دیروز : 51
  • بازدید امروز : 187
  • باردید دیروز : 212
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 693
  • بازدید ماه : 1,596
  • بازدید سال : 4,639
  • بازدید کلی : 927,554