loading...
کـــــاریـــزمــــــــــات
آخرین ارسال های انجمن
نوید شتابی فرد بازدید : 603 1390/06/07 نظرات (0)


عشق هديه اي نمي دهد مگر از گوهر ذات خويش.
و هديه اي نمي پذيرد مگر از گوهر ذات خويش.
عشق نه مالك است و نه مملوك.
زيرا عشق براي عشق كافي است

 

عشق

  آنگاه الميترا گفت:با ما از عشق سخن بگوي.

پيامبر سر بر آورد و نگاهي به مردم انداخت' و سكوت و آرامش مردم را فرا گرفته بود.سپس با صدايي ژرف و رسا گفت:

هر زمان كه عشق اشارتي به شما كرد در پي او بشتابيد'

هر چند راه او سخت و نا هموار باشد.

و هر زمان بالهاي عشق شما را در بر گرفت خود را به او بسپاريد'

و هر چند كه تيغهاي پنهان در بال و پرش ممكن است شما را مجروح كند.

و هر زمان كه عشق با شما سخن گويد او را باور كنيد.

هر چند دعوت او روياهاي شما راچون باد مغرب در هم كوبد و باغ شما را خزان كند.

زيرا عشق چنانكه شما را تاج بر سر مي نهد ' به صليب نيز ميكشد.

و چنانكه شما را مي روياند شاخ و برگ شما را هرس مي كند.

و چنانكه تا بلنداي درخت وجودتان بالا ميرود و ظريف ترين شاخه هاي شما را كه در آفتاب مي رقصند نوازش مي كند .

همچنين تا عميق ترين ريشه هاي شما پايين مي رود و آنها را كه به زمين چسبيده اند تكان مي دهد.

عشق شما را چون خوشه هاي گندم دسته مي كند.

آنگاه شما را به خرمن كوب از پرده ي خوشه بيرون مي آورد.

و سپس به غربال باد دانه را از كاه مي رهاند.

و به گردش آسياب مي سپارد تا آرد سپيد از آن بيرون آيد.

سپس شما را خمير مي كند تا نرم و انعطاف پذير شويد.

و بعد از آن شما را بر آتش مي نهد تا براي ضيافت مقدس خداوند نان مقدس شويد.

 

عشق با شما چنين رفتارها مي كند تا به اسرار قلب خود معرفت يابيد.و. بدين معرفت با قلب زندگي پيوند كنيد و جزيي از آن شويد.

 

اما اگر از ترس بلا و آزمون' تنها طالب آرامش و لذتهاي عشق باشيد '

 خوشتر آنكه عرياني خود بپوشانيد.

و از دم تيغ خرمن كوب عشق بگريزيد.

به دنيايي كه از گردش فصلها در آن نشاني نيست'

جايي كه شما مي خنديد اما تمامي خنده ي خود را بر لب نمي آوريد.

و مي گر ييد اما تمامي اشكهاي خود را فرو نمي ريزيد.

 

عشق  هديه اي نمي دهد مگر از گوهر ذات خويش.

و هديه اي نمي پذيرد مگر از گوهر ذات خويش.

عشق نه مالك است و نه مملوك.

زيرا عشق براي عشق كافي است.

 

وقتي كه عاشق مي شويد مگوييد:" خداوند در قلب من است." بلكه بگوييد " من در قلب خداوند جاي دارم."

 

و گمان مكنيد كه زمام عشق در دست شماست ' بلكه اين عشق است كه اگر شما را شايسته بيند حركت شما را هدايت مي كند.

 

عشق را هيچ آرزو نيست مگر آنكه به ذات خويش در رسد.

 

اما اگر شما عاشقيد و آرزويي مي جوييد'

آرزو كنيد كه ذوب شويد و همچون جويباري باشيد كه با شتاب مي رود و براي شب آواز مي خواند.

آرزو كنيد كه رنج بيش از حد مهربان بودن را تجربه كنيد.

آرزو كنيد كه زخم خورده ي فهم خود از عشق باشيد و خون شما به رغبت و شادي بر خاك ريزد.

آرزو كنيد سپيده دم بر خيزيد و بالهاي قلبتان را بگشاييد

و سپاس گوييد كه يك روز ديگر از حيات عشق به شما عطا شده است.

آرزو كنيد كه هنگام ظهر بياراميد و به وجد و هيجان عشق بيانديشيد.

آرزو كنيد كه شب هنگام به دلي حق شناس و پر سپاس به خانه باز آييد.

و به خواب رويد. با دعايي در دل براي معشوق و آوازي بر لب در ستايش او.

 

از كتاب ‹پيامبر› اثر ارزنده ي جبران خليل جبران
ترجمه ي دكتر حسين الهي قمشه اي

لطفا

نوید شتابی فرد بازدید : 456 1390/06/07 نظرات (0)
لطفا" بلافاصله بعد از وارد شدن به داخل خودرو سیستم تهویه هوا را روشن نکنید. پس از وارد شدن به داخل خودرو، پنجره های خودرو را پایین کشیده و صبر کنید تا هوای داخل خودرو عوض شود، بعد از چند دقیقه می توانید سیستم تهویه مطبوع خودرو را روشن نمایید. آِیامی دانید دلیل انجام این کار چیست؟ بر اساس تحقیقات صورت گرفته ، داشبورد ، صندلی و سیستم تهویه هوای خودرو از خود گازبنزن ساطع می کنند که یک گازبسیار سمی و سرطانزاست( حتما" بارها بویی شبیه پلاستیک گرم شده را در خودرویتان احساس کرده اید ،این همان بوی گاز سرطانزای بنزن است.) علاوه بر سرطانزایی ، گاز بنزن به استخوان ها آسیب رسانده ( مسمومیت استخوان ها) و نیز باعث ابتلا به آنومیا (نوعی از سرطان خون مربوط به گلوبولهای قرمز خون) و کاهش سطح گلوبولهای سفید بدن می گردد.همچنین تماس طولانی مدت با این گاز سمی باعث ابتلا به لوکمیا (نوع دیگری از سرطان خون مربوط به گلوبولهای سفید خون) و در مواردی همزمان با افزایش ریسک ابتلا به سرطان باعث سقط جنین در خانمها نیز می گردد. جالب است بدانید: میزان سطح قابل قبول بنزن در هوای آزاد حدود 50 میلی گرم در هر فوت مربع می باشد،در حالیکه میزان بنزن موجود در داخل یک خودروی پارک شده با پنجره های بسته بین 200تا 400 میلی گرم می باشد.حال اگر این خودرو در فضای باز و زیر نور خورشید در دمای بالای 60 درجه فارنهایت پارک شده باشد سطح بنزن موجود در فضای داخل ان بین 2000 تا 4000 میلی گرم بالا می رود که 40 برابر بیشتر از سطح قابل قبول ان می باشد. افرادیکه سوار خودرویی با پنجره های بسته می شوند بطور اجتناب ناپذیری در معرض تنفس پی در پی و بیش از اندازه این گاز مهلک و سمی قرار می گیرند. علاوه بر موارد ذکر شده بالا بنزن گازیست که : کلیه ها و کبد را تحت تاثیر قرار داده و از همه خطرناکتر اینکه بدن انسان به سختی می تواند این ماده سمی و خطرناک را دفع نماید. ((پس دوستان عزیز قبل از سوار شدن داخل خودرو، پنجره ها و درب خودرویتان را باز نمایید و بگذارید هوای سمی و زهرآلود انباشته شده داخل اطاق خودرو خارج گردد، به عبارت دیگر این ماده سمی را از فضای خودروی خود بیرون برانید.)) یک ضرب المثل چینی : وقتی شخصی موضوع ارزشمندی را که به نفع شماست با شما در میان گذاشت شما نیزاخلاقا" وظیفه دارید آن مطلب را به دیگران انتقال دهید.

اسکل

نوید شتابی فرد بازدید : 436 1390/06/07 نظرات (0)
کل قیافه اش را نگاه کنید عین بیشعورهاست بخاطر همین به یه نفر که بیشعوره میگن اسکل. در خصوصیات این پرنده نوشته که او وقتی برای زمستان غذا جمع آوری میکند محل نگهداری آنها را فراموش میکند و بخاطر همین با مشکل مواجه می شود، یا هنگام خانه سازی فراموش می کند که خانه اش را کجا ساخته است، و اگر از لانه اش بیرون بیاید راه بازگشت را پیدا نمیکند 
   
حال مجددا قیافه اش را ببینید... بلاهت از آن می بارد....ولی خیلی بامزه است
 
 
 
 
OSKOL 1.jpg
OSKOL2.jpg 

 

نوید شتابی فرد بازدید : 498 1390/06/07 نظرات (0)

همه ما پنهانی و در نهان، دل گفته هایی با خدا داریم، کسی از آن خبر ندارد و خود می گوییم و خدا شنونده است. آنچه در این ایمیل می خوانید بخشی هایی از گفتگوهای "من وشما"، با خداست: همان خدا، همان خدای فراموش شده ای که به گاه بی كسی و درماندگی سراغش را می گیریم ... همان كه هیچگاه ما را از یاد نمی‌برد! گفتم: خسته‌ام گفت: "لاتقنطوا من رحمة الله" از رحمت خدا ناامید نشید (زمر/53) گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای! گفت: "فاذکرونی اذکرکم" منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) گفتم: تا کی بايد صبر کرد؟ گفت: "و ما یدریک لعل الساعة تکون قريبا" تو چه می‌دانی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟ گفت: "واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله" کارهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/109) گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچک است... یک اشاره‌ کنی تمامه! گفت: "عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم" شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) گفتم: "انا عبدک الضعیف الذلیل..." اصلا چطور دلت میاد؟ گفت: "ان الله بالناس لرئوف رحیم" خدا نسبت به همه‌ی مردم (نسبت به همه) مهربان است (بقره/143) گفتم: دلم گرفته گفت: "بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا" (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند (یونس/58) گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله گفت: "ان الله یحب المتوکلین" خدا آنهایی را که توکل می‌کنند دوست دارد (آل عمران/159) گفتم: خیلی چاکریم! ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن! گفت: "و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره" بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت می‌کنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا می‌کنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنند (حج/۱۱) گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم؛ گفت: "فانی قريب" من که نزدیکم (بقره/186) گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد به تو نزدیک بشوم گفت: "و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال" هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205) گفتم: اين هم توفيق می‌خواهد! گفت: "ألا تحبون ان یغفرالله لکم" دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/22) گفتم: معلومه که دوست دارم مرا ببخشی گفت: "و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه" پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/90) گفتم: با این همه گناه... آخر چه کاری می‌توانم بکنم؟ گفت: "الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده" مگر نمی‌دانید خداست که توبه را از بنده‌هایش قبول می‌کند؟! (توبه/104) گفتم: ديگر روی توبه ندارم گفت: "الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب"(ولی) خدا عزیز و دانا است، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/3) گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟ گفت: "ان الله یغفر الذنوب جمیعا" خدا همه‌ی گناه‌ها را می‌بخشد (زمر/53) گفتم: یعنی اگر باز هم بیابم؟ بازهم مرا می‌بخشی؟ گفت: "و من یغفر الذنوب الا الله" [چرا كه نه!] به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/۱35) گفتم: نمی‌دانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم می‌زند؛ ذوبم می‌کند؛ عاشق می‌شوم! ... توبه می‌کنم گفت: "ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین" [این را بدان كه] خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد (بقره/222) ناخواسته گفتم: "الهی و ربی من لی غیرک" ای خدا و پروردگار من! [آخر] من جز تو كه را دارم؟ گفت: "الیس الله بکاف عبده" خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/36) گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار می‌توانم بکنم؟ گفت: "یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما" ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هایش بر شما درود و رحمت می‌فرستند تا شما را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. ( احزاب/42) گفتم: هیچ کسی نمی‌داند تو دلم چه می‌گذرد گفت: "ان الله یحول بین المرء و قلبه" خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) گفتم: غیر از تو کسی را ندارم گفت: "نحن اقرب الیه من حبل الورید" ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) با خودم گفتم: خداوند!... خالق هستی!... با فرشته‌هایش!... به ما درود می‌فرستند تا هدایت شویم؟! ... پس باید ثابت كنم كه شایسته‌ی سلام و درود عرشیانم. باید گوهر درونم را از هرچه زنگار پاك كنم...

نوید شتابی فرد بازدید : 531 1390/06/06 نظرات (0)



اي کاش مي توانستم نشان دهم، I wish l could make you.

که تا کجا دوستت دارم. derstand how l love you

هميشه در جستجو هستم،  l am always seeking but

اما نميتوانم راهي بيابم... cannot find a way….

به آن آني در تو عاشقم،  l love in you a something

که تنها خود کاشف آنم that only have descovered

آني فراتر از تويي که دنيا مي شنا سد، the you_ which is beyond the

و تحسين مي کند. you of the world that is

آني که تنها وتنها از آن من است. admired and known by others

آني که هرگز رنگ نمي بازد، a you which is eapecially mine

وآني که هرگز نمي توانم عشق از او بر گيرم. Which cannot ever

عجيبه

نوید شتابی فرد بازدید : 499 1390/06/06 نظرات (0)


 

چقدر عجيبه که تا وقتي گريه نکني کسي نوازشت نمي کنه!

چقدر عجيبه که تا وقتي مريض نشي کسي برات گل نمي ياره!

چقدر عجيبه که تا وقتي فرياد نکني کسي به طرفت برنمي گرده!

چقدر عجيبه که بي بهونه هيچ وقت کسي برات هديه نمي خره!

چقدر عجيبه که تا وقتي بزرگ نباشي کسي به قصه ات گوش نميده!

چقدر عجيبه که تا وقتي قصد رفتن نکني کسي به ديدنت نمي ياد!

چقدر عجيبه که تا وقتي بچه نباشي کسي برات قصه نمي گه!

چقدر عجيبه که تا وقتي نمردي کسي تو رو نمي بخشه

داشتن

نوید شتابی فرد بازدید : 493 1390/06/06 نظرات (0)

یکی داشت یکی نداشت ،
اونی که داشت تو بودی ،
  اونی که جز تو کسی رو  نداشت من بودم
 زندگی باید کرد چاره چیست

نوید شتابی فرد بازدید : 480 1390/06/06 نظرات (0)



 

یک پادشاه اسپانیایی, به دودمان خود بسیار می بالید.همچنین مشهور بود که با ضعیفان بی رحم است.
 یک روز, با نزدیکان خود در دشتی در آراگون راه می رفت که سال های قبل, پدرش در جنگی در آن کشته شده بود.در آنجا به مرد مقدسی برخوردند که در میان توده عظیمی از استخوان ها, چیزی را جست جو می کرد.
پادشاه پرسید: آن جا چه می کنی؟
مرد مقدس گفت: اعلی حضرتا, سربلند باشید.
هنگامی که شنیدم پادشاه اسپانیا به این جا می آید, تصمیم گرفتم استخوان های پدرتان را پیدا کنم و به شما بدهم. اما هر چه نگاه می کنم, نمی توانم پیدایش کنم. مثل استخوان های کشاورزان, گداها, فقرا و بردگان است.

تعداد صفحات : 50

درباره ما
Profile Pic
ثبت شده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 508
  • کل نظرات : 198
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 14
  • آی پی امروز : 54
  • آی پی دیروز : 51
  • بازدید امروز : 233
  • باردید دیروز : 212
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 739
  • بازدید ماه : 1,642
  • بازدید سال : 4,685
  • بازدید کلی : 927,600